سیاره ی اخراجی
چرا پلوتو دیگر از سیارات منظومه شمسی نیست؟
چند سال قبل شنیدن این خبر باعث تعجب بسیاری از مردم شد. اما اکنون همه میدانیم که در خانواه ی خورشید هشت سیاره بیشتر نداریم! عطارد ، زهره ، زمین ، مریخ ، مشتری ، زحل ، اورانوس و نپتون. اما واقعا چرا پلوتو از منظومه شمسی اخراج شد؟
انجمن بین المللی نجوم 6 سال پیش یعنی سال 2006 تعریف دقیقی برای سیاره ارایه کرد که طبق آن ، پلوتو دیگر سیاره محسوب نمی شد! تعریف جدید این است، سیاره :
1- به طور مستقل به دور ستاره ای در گردش باشد و قمر سیاره یا قمر جسمی مانند یک کوتوله ی قهوی ای نباشد.
2- جرم آن به قدری زیاد باشد که به تعادل هیدرواستاتیکی رسیده و به شکل کروی در آمده باشد.
3- در مدار و اطراف آن اجرامی مشابه آن وجود نداشته باشد.
بنابراین پلوتو در شاخه ای دیگر به نام « سیارات کوتوله» قرار میگرفت. طبق این تعریف، سیارات کوتوله اجرامی هستند که :
1- به طور مستقل به دور ستاره ای در گردش است.
2- شکل کروی دارد.( جرم آن به قدری است که به تعادل هیدرواستاتیکی رسیده است.
3- در مدار و اطرافش اجرام مشابه آن وجود دارد.
پس با این تعریف جدید منظومه ی شمسی 8 سیاره ی اصلی و سه سیاره ی کوتوله به نام های پلوتو ، سرس و اریس دارد.
مردم با شنیدن این خبر بسیار تعجب کردند و حتی برخی از مردم برای نشان دادن ناراحتی خود در خیابان ها تجمع کردند.این موضوع آن قدر بر روی مردم تاثیر گذاشت که در آمریکا، کلمه جدید « پلوتویید » ساخته و انجمن زبان محلی آمریکا آن را به عنوان کلمه برگزیده ی سال 2006 میلادی انتخاب کرد.
این کلمه به معنای « کم شدن ارزش و مقام چیزی » به کار گرفته شد.چیزی شبیه به کلمه ی پاستوریزه که برگرفته از نام لویی پاستور، دانشمند فرانسوی است.
حقیقت این است که پلوتو با سیارت منظومه ی شمسی تفاوت های زیادی دارد و به خاطر این تفاوت ها بهتر است که پلوتو را سیاره ندانیم.یکی از مهم ترین تفاوت های پلوتوبا دیگر سیارات منظومه ی شمسی ، اندازه ی آن است.
پلوتو حتی از ماه که شب ها در آسمان می بینیم کوچکتر است. به علت همین اندازه ی کوچک تا 100 سال پیش هیچ انسانی نتوانسته بود ، حتی با بهترین تلسکوپ ها هم آن را ببیند.
یکی دیگر از مشکلات پلوتو برای سیاره بودن ، جنس آن است. مشتری ، زحل، اورانوس و نپتون ( سیارات بیرونی) همگی از جنس گاز هستند اما پلوتو که بعد از آن ها قرار گرفته جامد است و از سنگ و یخ تشکیل شده است.
تفاوت دیگری که پلوتو با سیارات منظومه شمسی دارد ، زاویه مدار آن است.
مدارهایی که سیارات در آن ها به دور خورشید می چرخند، تقریبا روی یک صفحه قرار دارد و نسبت به هم دیگرزیاد کج نیستند. اما مدار پلوتو تقریبا 17 درجه نسبت به مدار بقیه سیارت کج است. در ضمن مدار همه ی سیارات تقریبا دایره است اما مدارپلوتو بیش از اندازه کشیده شده است.
از همه این ها گذشته ، در نزدیکی پلوتو اجرام بسیاری با اندازهایی شبیه پلوتو وجود دارند. اگر بخواهیم پلوتو را سیاره در نظر بگیریم مجبور خواهیم شد همه دوستان پلوتو را هم که به آن ها سیاره های کوتوله میگوییم سیاره بنامیم. به نظر شما در این صورت چه اتفاقی خواهد افتاد؟
آیا میدانید؟
نظر یادتون نره!
دنبالهدار جسم کوچکی در منظومه شمسی است که معمولاً از غبار و یخ تشکیل شده و با نزدیک شدن به خورشید ذرات سطحی آن تبخیر شده و مانند دنباله به نظر میرسد.
|
عنوان «ستاره دنبالهدار» که بسیار رایج است از نظر علمی دقیق نیست (چون ستارهها دنباله ندارند.) در متنهای فارسی گاه واژههای «گیسودار» و «گیسودراز» و «ذوذنب» (از عربی، به معنای «دمدار») برای دنبالهدار بکار رفتهاست.
سیاره برجیس (مشتری) نیز یکی از گیسودارها به شمار میآمده و نام آن نیز عربیشده? پرگیس فارسی است که احتمالاً پُرگیس (پرمو) معنی میدادهاست.
برخی از دنبالهدارها به یادبود کاشف آن نامگذاری میشود. مثلاً دنبالهدار اوترما (Comet oterma) یا دیگر همکارانش دنبالهدار ایکیا سکی (Comet Ikya - Seki) (ایکیا و سکی) که همنام کاشفان خود هستند.
برخی از دنبالهدارها بر اساس سال کشفشان نامگذاری شدهاند. مثلاً 1971آ اولین دنبالهداری بود که در سال 1971 میلادی کشف شد و همینطور 1971ب دنبالهدار کشف شده بعدی در آن سال بود و غیره.
در دنبالهدارها دو نوع دنباله وجود دارد: دنباله غبار و دنباله گاز یونیزه(پلاسما).
در مورد دنبالهدارهای غباری هم نحوه تشکیل به این صورت است که فشار حاصل از نور خورشید، غبار را از گیسو خارج کرده و آن را به بیرون میراند تا یک دنباله را تشکیل دهد.این ذرات مدارهای کپلری را به دور خورشید دنبال میکنند و بنابراین با پلاسما هم جهت نمیشوند.و دیگر اینکه دنباله غباری از ذراتی به بزرگی ذرات موجود در دود تشکیل شده است. این نوع دم هنگامی تشکیل میشود که باد خورشیدی مقداری ماده از کُما جدا میکند. چون این ذرات بسیار کوچکند با کوچکترین نیرویی جابجا میشوند، در نتیجه این دنبالهها معمولاً پخش و خمیدهاند.
دنبالههای گازی وقتی تشکیل میشوند که نور خورشید مقداری از مواد کما را یونیده میکند و سپس باد خورشیدی این مواد یونیده را از کما دور میکند. دنبالههای یونی معمولاً کشیدهتر و باریکترند. هر دوی این دنبالهها ممکن است تا میلیونها کیلومتر در فضا پراکنده شوند. وقتی که دنبالهدار از خورشید دور میشود دم و کما از بین میروند و فقط مواد سرد و سخت درون هسته باقی میمانند. تحقیقات راجع به دنبالهدار هیل-باب وجود نوعی دم را نشان داد که شبیه دنبالههای تشکیل شده از غبار بود، ولی از سدیم خنثی تشکیل شده بود. (همانطور که گفتیم مواد موجود در هسته نوع کما و دنباله را تعیین میکنند).
دنبالهدارها در کمربند کویپر و ابر اورت بطور بارز یافت میشوند. دنبالهدارهای کوتاه مدت معمولاً از کمربند کویپر میآیند که فراتر از مدار نپتون قرار گرفته است. اولین جرم متعلق به کمربند کوییپر در سال 1922 کشف شد. این اجسام معمولاً کوچک هستند و اندازه آنها از 10 تا 100 کیلومتر تغییر میکند. طبق رصدهای هابل حدود 200 میلیون دنبالهدار در این ناحیه وجود دارد که گمان میرود از ابتدای تشکیل منظومه شمسی بدون تغییر ماندهاند.
دنبالهدارهای با تناوب طولانی مدت از ناحیهای کروی متشکل از اجرام یخ زده به نام ابر اورت سرچشمه میگیرند. این اجرام در دورترین قسمت منظومه شمسی قرار دارند و از آمونیاک منجمد، متان، سیانوژن، یخ آب و صخره تشکیل شدهاند. معمولاً یک اختلال گرانشی باعث راه یافتن آنها به داخل منظومه شمسی میشود.
یک دنبالهدار در مراحل اولیه? ظهور خود به تکهای ابر نورانی شبیه است، ولی هر چه در مسیر خود به خورشید نزدیکتر میشود، روشنایی آن نیز زیادتر میشود. دنباله اکثر آنها به حدی شفاف است که میتوان نور ستارگان را از میان آن دید.
زمانی که یک دنبالهدار پیدا میشود، در نخستین مرحله مانند نقطهای کوچک از نور به چشم ما میآید، هرچند ممکن است که قطر واقعی آن هزاران کیلومتر باشد. این نقطه نور را راس یا هسته ستاره دنبالهدار میگویند، که به نظر دانشمندان گروه بزرگی از اجسام خرد و سفت است که با گازهایی ترکیب یافته است. در برخی از موارد گیسو شامل بخشی کوچک و ستارهوار است که به آن هسته میگویند.هستهی اکثر ستارههای دنبالهدار کوچک است.برای مثال در مورد دانبالهدار هالی این هسته در حدود 10 کیلومتر است.
همچنان که ستاره دنبالهدار به خورشید نزدیک میشود، معمولاً دمی به دنبال آن کشیده میشود. این دم از گازهای بسیار رقیق و ذرات خردی درست شده است که از درون هسته ستاره دنبالهدار تحت تأثیر خورشید بیرون میجهند. دمهای ستارگان دنبالهدار از نظر شکل و اندازه گوناگون هستند، برخی کوتاه و ریشه مانند و برخی کشیده و باریک. معمولاً طول آنها به نه میلیون کیلومتر میرسد و گاهی هم البته ممکن است به 160 میلیون کیلومتر برسد. بعضی از ستارگان دنبالهدار هم اصلاً دم ندارند. وقتی تمامی دنبالهدارها در بخش داخلی منظومهی شمسی هستند یک هالهی بزرگ از گاز هیدروژن آنها را احاطه میکند که میتواند میلیون های کیلومتر وسعت داشته باشد.این هاله فقط در ناحیه فرابنفش قابل تشخیص است.
گرداگرد هسته، یک چیز دیگر هم هست به نام گیسو. گیسو مادهای ابر مانند و تابنده است که گاهی قطرش به 240000 کیلومتر و بیشتر میرسد.
احتمالاً دنبالهدارها از گاز و سنگریزه تشکیل یافتهاند که همه این مواد بصورت گلوله یخی درآمدهاند. با نزدیک شدن آن به خورشید دما بالا میرود و گاز و غبار بصورت دنباله جریان مییابند و سرانجام با دور شدن از خورشید سر دنبالهدار دوباره یخ میزند.
وقتی ستاره دنبالهدار از خورشید دور میشود، نخست دمش پیشاپیش میرود و سپس سر آن. علت این امر آن است که فشار نور خورشید اجزای کوچکی از هسته ستاره را بیرون میراند و این خود باعث تشکیل دم در پیشاپیش راس آن میشود. در نتیجه هنگامی که ستاره دنبالهدار از خورشید دور میشود، دم آن میبایست جلوجلو برود و در اثنای دور شدن از خورشید ستاره دنبالهدار کم کم از سرعت خود میکاهد و از انظار ناپدید میشود. ستارگان دنبالهدار ممکن است سالها از برابر چشم ما مخفی بمانند، ولی بیشتر آنها بالاخره به چشم ما خواهند آمد. آنها به گرد خورشید پیوسته در حرکت هستند، ولی برای یک دور گردش به دور خورشید ممکن است زمان زیادی در راه باشند.
دنبالهدارهای جدید از دورترین بخشهای منظومه شمسی میآیند و بیشترشان فقط در مدت چند ماه خورشید را دور میزنند و سپس برمیگردند و گردش خود را در ورای پلوتو به انجام میرسانند. گردش آنها در مدارهایی بسیار پهن است و چندین هزار سال طول میکشد. برخلاف سیارهها، دنبالهدارها میتوانند مدارخود را با مدارهای کاملاً جدید عوض کنند. آنها اجسامی با ثبات نیستند و هر گاه به سیارهای بزرگ مانند مشتری بسیار نزدیک شوند، کشش گرانشی آن، مدار دنباله را عوض میکند. این حادثه برای دنبالهدار هالی اتفاق افتاده و از این رو تکرار بازگشت آن بیشتر شده است.
با نزدیک شدن دنبالهدار به خورشید دنبالهاش بزرگتر میشود. دنباله همواره در جهت مخالف خورشید قرار میگیرد. فشار نور و حمله بادهای خورشیدی دنباله را به طرف مقابل میراند. هر موقع که دنباله از کنار خورشید میگذرد، از مادهاش کاسته میشود، یعنی اینکه ستاره دنبالهدار با هر بار عبور از نقطه قرین خورشیدی مقداری از مواد خود را در اثر گرمای خورشید و نیروهای جذر و مدی از دست میدهد تا بالاخره ستاره دنبالهدار از بین میرود، که برخی از ستارههای دنبالهدار با دوره تناوب کوتاه به چندین تکه تقسیم شده و یا حتی از هم پاشید.
سیاره ی مریخ
سیاره ی مریخ دنیایی است از: دره های عمیق، آتشفشان ها، طوفان های غبار، مه، یخ، کلاهک های قطبی و دهانه های پهناور. جو سیاره مریخ 95 درصد دی اکسید کربن دارد و حداکثر دمای آن 15 درجه سانتی گراد است. جو مریخ به قدری رقیق است که نمی تواند گرمای خورشید را روی سطح خود نگه دارد. با این شرایط، ادامه ی حیات برای آدمیان روی مریخ غیر ممکن است. سیاره ی مریخ شباهت زیادی به زمین دارد: طول شبانه روز آن تقریبا مساوی زمین است. زاویه انحراف حرکت وضعی آن هم کم و بیش مشابه زمین است. زاویه ی حرکت انتقالی آن هم تقریبا در صفحه ی دایرة البروج است، که صفحه ی حرکت زمین به دور خورشید می باشد.
آیا میدانید؟
بزرگترین آتشفشان در مریخ به نام المپوس حدود 27 کیلومتر ارتفاع دارد؛ یعنی چندین برابر ارتفاع قله ی اورست که مرتفع ترین نقطه روی زمین است.
در گذشته مردم سیاره ی مریخ را الهه جنگ میدانستند زیرا سرخ رنگ دیده می شد، اما امروزه دانشمندان می گویند رنگ سرخ سیاره نشان می دهد که احتمالا در سطح آن مقادیر فراوانی اکسید آهن وجود دارد.
از روی سطح این سیاره، آسمان مریخ صورتی دیده می شود. مریخ دو قمر به نام های فوبوس و دیموس دارد که کروی نیستند و مانند صخره های عظیم به شکل سیب زمینی خالدار دیده می شوند. ابعاد دیموس برابر10×12×15 کیلومتر، در حالی که ابعاد فوبوس برابر 19×22×27 کیلومتر است.
عکس سیاره ی مریخ
قمر مریخ فوبوس
امیدوارم لذت برده باشید. نظر یادتون نره